تجربه کافه روها بسیار متنوع و متعدد است. بخشی از این تجارب بعد زیباشناختی دارد. گوش دادن به موسیقی، مطالعه آثار ادبی و تماشای نقاشی ها. موسیقی هایی که در این کافه ها پخش می شود مجموعه ای از ملودی های مختلف است. برای برخی از کافه روها بین محیط خانه و خانواده شان با آنچه در کافی شاپ تجربه می کنند، شباهت وجود دارد. این افراد کالاهای فرهنگی و هنری که در کافه عرضه میشود، در فضای خانه خود هم آنها را تجربه می کنند. ولی برای برخی دیگر محیط کافی شاپها با محیط خانه شان متفاوت است؛ از این رو برای دست یافتن به تجربه ای متفاوت به کافی شاپ می روند؛ برای تجربه کردن یک فضای زیبایی شناسانۀ فرهنگی و هنریِ کلاس بالا.

هم چنین در بسیاری از کافه ها فضاها به دلیل این که با نسل جوان سروکار کار دارد، فضایی «جوانی شده»  است، و نمادهای جوانی در آن وجود دارد. بعد دیگر نورپردازی های خاصی است که به نوعی تداعی های مبهمی از اتاق خواب دارد. هم چنین وجود اشعار و نقاشی هایی مربوط به عشق و دوست داشتن که حس رمانتیک را تداعی می کند؛ به این خاطر می توان تجربه رمانتیک، انفجار احساسات، عواطف و صمیمیت ها را به تجاربی که در کافه شکل می گیرد، اضافه کرد. این نوع تجربه ممکن است در سایر اماکن عمومی صورت نگیرد، اما در ناخودآگاه این افراد وجود دارد.

تجربه دیگری که در فضاهای کافه رخ می دهد، «تجربه اجتماعی» و نوعی گرد هم جمع شدن و محلی برای ملاقات و گپ زدن است. این گردهم آیی ها ممکن است در سطح بسیار وسیع نیز صورت گیرد؛ مثلاً عده ای برای معامله یا عقد قرارداد یا برای انجام کار جدی همدیگر را در کافی شاپ ملاقات کنند. هم چنین برخی برای رفع تنهایی، يا بالعكس دست یافتن به تنهایی و گریز از خانواده یا اطرافیان، برای لحظاتی به کافی شاپ می روند تا بتوانند با خودشان خلوت کنند؛ اما این «با خود بودن» در کافه، غیر از تنها بودن در پارک یا خانه است؛ زیرا در جمع، تنها بودن و در فضایی نمادین مدرن و پست مدرن تنهایی را تجربه کردن، به نوعی عبارت است از تجربه دیالوگ درونی بین خود با فضاهای آرمان شهری.

گاهی جوان می اندیشد کافی شاپ محیطی ایدئال برای اوست؛ زیرا  نمی تواند محیط خانواده و جامعه اش را که انباشته از سنتها و مناسباتی  است که روی دوش او سنگینی میکند، تحمل کند. همچنین فشارهای هنجاری زیاد یا تنش های او با خانواده یا فرار از آیین هایی که  نمی خواهد در آنها شرکت کند، یا دلخوری عمیق از امری مبهم، فرد را می آزارد؛ و جایی که میتواند به آن پناه برد، کافی شاپ است. کافی شاپ پناهگاه فرهنگی اوست، زیرا به تصور او بسیاری از رمزگان آرمان شهری او در این فضا وجود دارد. از این رو، برای بخشی از جوانان ما، کافه  حکم اتوپیا را دارد، زیرا بسیاری از رمزگانی که او خودش را با آن ها نزدیک می داند در کافه وجود دارد.

کافه رستوران اهالی فضایی را برای شما فراهم کرده تا ترکیبی منحصر به فرد از شکوه و طراحی معاصر را تجربه کنید.